وبلاگ شخصی علی رستمی:دیواره نوردی دنیای ازاد من

این وبلاگ متعلق به تمام عاشقان کوهستان می باشد

وبلاگ شخصی علی رستمی:دیواره نوردی دنیای ازاد من

این وبلاگ متعلق به تمام عاشقان کوهستان می باشد

دره رغز

به نام خدا 

شیراز -دره رغز    

 

 

با سلام به تمام بازدید کننده گان وبلاگ سنگنورد نیشابوری.برنامه بر این منوال اغاز شد که در تاریخ 6/4/92 در ساعت 12ظهر من(سنگنورد نیشابوری)به همراه دوست عزیزم اقای علی مهاجر نیشابور را به مقصد مشهد ترک کردیم تا خودمان را به ماشین شیراز برسانیم که در ساعت 15از ترمینال مشهد راه می افتاد.با 2ساعت تاخیر و   ساعت ماشین سواری به شیراز رسیدیم در کمر بندی پیاده شدیم و خودمان را به مغازه دوستم در مالیاباد شیراز رساندم که با پذیرای دوستم و عمو  و دوستانش مواجه شدیم که با هماهنگی های  که قبل انجام شده بود توست دوست اقای سهند ابادی و اقای مهدی غفوریان و دوست دیگرشان راهی ترمینال داخل استانی شیراز شدیم تا به داراب بریم.بعد سه ساعت دیگر ماشین سواری در حوالی داراب در ابتدای جاده حسن اباد از ماشین پیاده شدیم.دوست جدیدمان اقای مصطفی صالحی که از بومیان و راهنمایان خوب منطقه هستن به استقبال مان امدند و ما را با یک ماشین پژو به منزل خود بردند .لازم است در اینجا از این دوستان کمال تشکر را داشته باشم.بعد از پذیرای و جمع اوری لوازم در ساعت ۸بعد از ظهر عازم انتهای دره شدیم.ازمیان نارنجستانها و نخلستانها گذشتیم تا به ابتدای دره رسیدیم.هوا تاریک شده بود هدلامپهامونو در اوردیم و بر روی پیشانیمان نصب کردیم وراه را ادامه دادیم تا به یک امامزاده که یک چشمه باابی گوارا بود رسیدیم اب برداشتیم و دوباره ادامه دادیم در ساعت ۱۲ به انتهای دره که چشمه های رغز جوشان بود رسیدیم بعد از صرف شام و برنامه ریزی فردا به خواب رفتیم.منطقه شلوغ بود به همین علت ما کارمان را به عنوان احرین تیم در ساعت ۱۰ صبح  با تجهیزات کامل و واتر پروف کردن لوازممان شروع کردیم.دره ای بسیار زیبا با قرق ابهای بسیار عمیق ودراز مارا محو خود کرده بود.واقعا زیبا و لذت بخش بود .بعد از ۸ساعت اب بازی و سرما خوردن در ساعت۶ بعد از ظهر به انتهای دره رسیدیم علت دیر کردنمان عکاسی و تکرار پرشها بر روی ابشارهای کوتاه بود .هیچ کس اجازه نمیداد که ابشاری از قلم بیفتد.به جرات باید بگم بیشتر ابشارها دو بار شیرجه زده بودیم.جای همه دوستان را خالی کردیم.بعد از خوردن نهار به سمت پایین راهافتادیم تا در ساغت ۸ به روستا رسیدیم و بعد از خوردن شام در ساعت ۱۰ شب راهی شیراز شدیم  و این امدن خود ماجراییست شنیدنی...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد