دستگاه عصبی
نرون : واحدهای پایهای دستگاه عصبی محسوب میشوند.در مغز انسان حداقل ۱۲ میلیارد یاخته عصبی وجود دارد.نرونها شامل جسم یاخته ای، دندریت ، اکسون ، تکمههای پایانی میباشند .
انواع نرونها : ۱- نرونهای حسی یا آوران : تحریکات حسی دریافت شده بوسیله گیرندههای حسی را به دستگاه عصبی میرسانند.
۲- نرونهای حرکتی یا وابران : پیامهای مغز و یا نخاع را به اعضای پاسخ دهنده مانند عضلات و یا غدهها میبرند.
۳- نرونهای میانجی : از اندامهای حسی پیام دریافت میکنند و تکانههاییرا به سایر نرونهای میانجی یا نرونهای حرکتی میفرستند ( این نرونها فقط در مغز و نخاع هستند )
عصب : یک دسته اکسون طویل است که حامل هر دو دسته آوران و وابران میباشد .
سیناپس : فاصله بین دو یاخته را گویند.
هدایت اکسونی : در حالت استراحت ، غشا یاخته یون سدیم را خارج نگه میدارد و یونهای پتاسیم K و کلر Cl را درون خود دارد . در نتیجه یک پتانسیل الکتریکی یا اختلاف ولتاژ بین دو طرف غشا ایجاد میشود به نحوی که مایع داخل سلول نسبت به خارج منفی تر است که اختلاف پتانسیل استراحت خوانده میشود . با تحریک اکسون اختلاف پتانسیل کاهش پیدا میکند تا جاییکه یونهای سدیم اجازه ورود به سلول را پیدا میکنند ، این فرایند را دپولاریزاسیون گویند . این فرایند که در طول اکسون تکرار میشود را تکانه عصبی گویند .
پوشش چربی روی اکسون بعضیاز نرونها غلاف میلین نام دارد ، در بین غلاف میلین فوسلی وجود دارد به نام گرههای رانویه و جریان عصبی از یک گره به گره دیگر جهش میکند و سرعت آن را بیشتر مینماید.
انتقال سیناپسی : وقتی که تحریکات بعدی به آستانه مشخص برسد جریان عصبی انتقال پیدا میکند در غیر این صورت جریان عصبی صورت نگرفته است . نرون از قانون همه یا هیچ پیروی میکند ، تحریک باید به حدی باشد تا سایر نرونهای کنار سیناپس به مرز آستانه پتانسیل فعال برسد تا انتقال صورت گیرد .
انتقال دهنده عصبی : با رسیدن تحریک عصبی به انتهای اکسون یک ماده شیمیایی که انتقال دهنده عصبی نامیده میشود به درون فضای سیناپسی ترشح میشود. اگر از حد آستانه تجاوز کند باعث تحریک سیناپس شده و عمل انتقال صورت میگیرد و در غیر این صورت باعث سیناپس بازداشتی میشود که در جهت نگه داشتن پتانسیل عمل میکند . استیل کولین در همه سیناپسهاییکه به یک رشته عضله مخطط میشوند وجود دارد و به این دلیل مسول انقباض عضلانی هستند.
دستگاه عصبی به دو بخش دستگاه عصبی مرکزی و دستگاه عصبی محیطییا پیرامونی تقسیم مشود. دستگاه عصبی مرکزی به دو بخش مغز و نخاع شوکی تقسیم میشود . دستگاه عصبی محیطیشامل :۱- دستگاه تنی ۲- دستگاه خود مختار ؛ دستگاه تنی، عصبهای حسی که تحریکات محیطیرا از پوست ، عضلات و مفصلها دریافت شده به دستگاه عصبی مرکزی انتقال میدهد و عصبهای حرکتی که تحریکات دستگاه عصبی مرکزی را به عضلات بدن میرسانند. دستگاه خود مختار از احشا سر چشمه میگیرد و یا به سوی آنها میروند.
*ساده ترین بازتابهای محرک- پاسخ در سطح نخاع شوکی ایجاد می گردند، یک نمونه بازتاب زانویی است.
مغز: حدود ۱۳۸۰ گرم وزن دارد. دو نیمکره مغز بوسیله یک شکاف عمیق از هم جدا شده اند و به وسیله جسم پینه ای با هم ارتباط دارند. در سطح هر نیمکره برآمدگی هایی به نام شکنج وجود دارد. دو شیار بزرگ در سطح جانبی مغز وجود دارد، شیار جانبی و شیار مرکزی یا رولاندو.مغز به ۴ لوب یا قطعه تقسیم می شود : قطعه پیشانی، پس سری،آهیانه ای،گیجگاهی. لوب گیجگاهی دارای ۵ شکنج است که پنجمین آن شکنج هیپوکامپ نام دارد.
مغز از بخشهای مختلفی تشکیل شده : قشر مخ ، عقده های قاعده ای ، مخچه ، تالاموس ، هیپوتالاموس و ساقه مغز.
قشر مخ : به ضخامت تقریبی ۳ میلیمتر روی مخ را پوشانده ، خاکستری رنگ است و به آن ماده خاکستری نیز می گویند. فعالیتهای پیچیده ذهنی در آن شکل می پذیرد. همه دستگاههای حسی (بینایی، شنوایی، بساوایی) و حرکات مختلف بدن (پاسخ حرکتی) از قشر مخ کنترل می شود.
مناطق قشری :
عقده های قاعده ای : بطور کلی کار عقده های قاعده ای ، مهار کردن تونوس عضلانی در سراسر بدن است. تالاموس و هیپوتالاموس در عقده های قاعده ای قرار دارند.
مخچه : بزرگترین بخش مغز خلفی است. اعمال اصلی آن ، همگام کردن فعالیت عضلانی ارادی، تنظیم تونوس در عضلات بازکننده و نگهداری تعادل است.
تالاموس : بعنوان یک ایستگاه تقویتی عمل می کند و اطلاعات رسیده از گیرنده های حسی بینایی، شنوایی ، لمسی و چشایی را به سوی قشر مخ هدایت می کند. منطقه دیگری از تالاموس نقش مهمی را در کنترل خواب و بیداری بازی می کند و بعنوان بخشی از دستگاه شبکه ای محسوب می شود.
هیپوتالاموس : زیر تالاموس قرار دارد و ساختار آن از تالاموس کوچکتر است. فعالیتهایی مانند خوردن ، نوشیدن و رفتار جنسی را اداره می کند. هیپوتالاموس فعالیت غده های درون ریز را تنظیم می نماید و تعادل حیاتی را حفظ می کند.
ساقه مغز : از مغز میانی ، پل مغز و بصل النخاع تشکیل شده است. ساقه مغز برای یکپارچه کردن تکانه های ناشی از نخاع شوکی ، اعصاب مغزی و مخچه مهم است و در کنترل برخی اعمال نقش دارد. مراکز کنترل قلب ، فشار خون ، تنفس، بلع ، استفراغ و سرفه در بصل النخاع جای دارند. مغز میانی با رفلکسهای چشمی ، حرکات چشمی ، رفلکسهای راست کننده سر و رله کردن امواج عصبی شنوایی و بینایی مربوط است. پل مغزی در کنترل تنفس دخیل است و از مهمترین راههای ارتباطی بشمار می رود.
نخاع شوکی : کیسه سخت شامه آن را احاطه کرده و داخل آن مایع مغزی نخاعی آزاد است و نخاع درون آن قرار دارد. در مردان حدود ۴۵ ودر زنان ۴۲ سانتیمتر است. اعصاب نخاعی شامل ۸ جفت گردنی، ۱۲ جفت پشتی، ۵ جفت کمری، ۵ جفت خاجی و یک جفت دنبالچه ای است.
* نخاع دو عمل انجام می دهد : ۱- مرکز رفلکس ۲- راه هدایت کننده به سایر قسمتهای دستگاه عصبی مرکزی
دستگاه عصبی خود مختار : غده های درون ریز ، عضلات صاف، قلب، عروق خونی و پوشش درونی معده و روده را کنترل می کند. دو بخش سمپاتیک و پاراسمپاتیک را دارد.
* سمپاتیک بخش مسلط در جریان فعالیتهای شدید است.